یه سلام گرم به دوستای همیشگیم. امروز ترجیح دادم بجای دکوراسیون داخلی از طراحی نمای ساختمون ها براتون بنویسم. بچه که بودم همیشه وقتی میخواستم خونه بکشم سقفش رو مثلثی میکشیدم با اینکه دورو برم هرگز خونه با سقف مثلثی نمیدیدم! پس چه چیزی باعث میشد که من به طور ناخوداگاه سقف خونه رو مثلث بکشم؟ 

درسته. خانوادم بمن یاد داده بودند که خونه رو این شکلی باید کشید . شاید هم از نظرشون کشیدن یه خونه با سقف مثلثی برای بچه هایی به سن من ساده تر بوده، اگر چه این کارشون باعث کورشدن خلاقیت من در نقاشی میشد.اون ها از من میخواستن چیزی رو بکشم که خودشون کشیده بودند و من باید ایده اون ها رو کپی میزدم. کاری که اغلب معمارا دارن انجام میدن.

 

 فکر کنم از این مطلب هم خوشتون بیاد: ایده عالی استفاده از موارد بازیافتی و دور ریز در ساختمان سازی

 

به نظر من معمار به کسی میگن که صاحب سبک باشه براخودش نه اینکه از معماری های دیگه کپی بزنه. یه نگاه بندازین به نوع معماری ها از قدیم تا الان. قدیما تو کوچه و خیابون قدم میزدی یه معماری خفن پیدا میکردی کلی ذوق میکردی. میرفتی تو رویا و اون خونه رو برا خودت تصور میکردی. تو خیالاتت توش قدم میزدی و زندگی میکردی. اما الان تو هر کوچه و خیابون میری پر شده از نما رومی. همه از این سبک استفاده میکنند.(منظورم غیر از اون مناطقی هست که نماش رو شهرداری ها تعیین میکنند!) نکنه این سبک هزینه پایینی داره و ما خبر نداریم!؟  

به هر حال نمای ساختمان به نظرم اصلی ترین چیز ساختمون هم نباشه، کم اهمیت ترین چیز هم نیست. چون همه بیرون ساختمون رو می بینند. پس نمای ساختمان به نوعی شناسنامه ی ساختمونه و هویت سازنده اون ساختمون.

نمای ساختمون رو باید براساس اقلیم و اب و هوای منطقه ای مختص به خودش ساخت. یعنی مصالحی که تو مناطق خشک و جنوبی استفاده میشه نمیتونه با مصالحی که تو مناطق معتدل و مرطوب شمالی استفاده میشه یکی باشه. حتی نوع سقف ها (شیروانی، گنبدی، مسطیلی و... ) یا داشتن سرا و ایوان، داشتن ستون های بزرگ و پهن و... رو هم بر اساس شرایط اقلیمی اون ساختمون میسازن.

می دونین چیه؟ به نظرم قدیمی ها ادم های مهندس تری بودن. شما تصور کنید ساخت اهرام مصر تو اووووووهه شونصد سال پیش. یا همین تخت جمشید خودمون یا معماری های تاریخی بزرگ جهان رو تصور کنید که با چه ابزارهایی و با چه سختی هایی چنین اثاری رو خلق میکردند. اثاری که بعد از گذشت سال هاو شاید قرن ها هنوز پا بر جاست. ایا معماری های امروزی هم میتونن به چنین قدمتی برسند؟ یا ایا معماری های امروزی میتونن در آینده به یک عنصر تاریخی و فرهنگی تبدیل بشن؟ آیا معمارهای ما خونه هایی رو میسازن که صد سال بعد هم جزء ایده آل ترین انتخاب برای مردم باشه؟ 

 

تا حالا اسم موزه سینما، تماشاگه زمان، سرای روشن، آبگینه، کاخ گلستان، شمس العماره، کاخ سبز، کاخ مسعودیه، تئاترشهر و... رو شنیدین؟ حتما شنیدین. چون این ها جزء ساختمون هایی هستند که با نمای کاملا ایرونی و سنتی شون شما رو شگفت زده میکنند. هرچند نما یه چیز سلیقه ایه و هر کسی یه سبکی رو دوس داره اما ایا کسی هست که سبک های اصیل ایرانی رو دوست نداشته باشه و بهش حس خوبی نداشته باشه؟ پس چرا معماران ما در حال جا انداختن سبک های رومی و اروپایی در ایران هستند تا اینکه سبک های ایرانی الاصل خودشون رو اجرا و به کشورهای دیگه توسعه بدن؟